سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیب

سیب

توبه من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

 باغچه   بان از پی من تند دوید

 سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

 سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

 و تو رفتی وهنوز سالهاست که درگوش من آرام،آرام خش خش گام تو تکرار کنان میدهد آزارم

 و من اندیشه کنان غرق این پندارم

 که چرا  باغچه  کوچک  ما سیب  نداشت.......